آموزشگاه مد و زبیابی

ما در این وبلاگ نحوه شیک پوش بودن را به شما یاد می دهیم

آموزشگاه مد و زبیابی

ما در این وبلاگ نحوه شیک پوش بودن را به شما یاد می دهیم

  • ۰
  • ۰

تبلیغات شهری

در شهرهای سراسر جهان، تبلیغات در همه جا وجود دارد. ما ممکن است سعی کنیم آن را از بین ببریم، اما این نشان می دهد که ما چه کسی هستیم

(یا می خواهیم باشیم) و ما را به گذشته شهری متصل می کند. «هنوز با دیدن آن در ارتفاع چهار هزار پایی پرواز می کنم، آن درخشش به سختی قابل درک، گویی ماه زودتر از موعد مقرر هجوم آورده است. پاریس در حال طلوع بر لبه زمین است.» چارلز لیندبرگ در پایان پرواز انفرادی 33 ساعته خود بر فراز اقیانوس اطلس، در جستجوی فرودگاهی در شمال پایتخت فرانسه بود تا روح سنت لوئیس را در آن فرود بیاورد.

خلبان کمک ناوبری غیر متعارف اما خیره‌کننده‌ای را که استفاده می‌کرد به یاد می‌آورد:

«در پایین‌تر، کمی دورتر از مرکز، ستونی از چراغ‌ها وجود دارد که به سمت بالا حرکت می‌کنند و در حین پرواز زوایای خود را تغییر می‌دهند - برج ایفل. یک بار بالای آن حلقه می زنم و به سمت شمال شرق می چرخم.» در آن روزها، برج ایفل کمتر یک فانوس دریایی و بیشتر یک صورت فلکی بود. با 250000 لامپ روشن می شد و کلمه سیتروئن را تلفظ می کرد. از سال 1925 تا 1934، این نماد پاریس - و در واقع خود مدرنیته - یک تبلیغ عظیم برای شرکتی بود که توسط یک سازنده سابق اسلحه هدایت می شد و به سمت ورشکستگی می رفت. تبلیغات بیشتر از محصولات و خدماتی که تبلیغ می کنند به ما می گویند. آنها به ما در مورد میل می گویند، چگونه آن تغییر می کند، و چگونه آن را تغییر می دهد و بنابراین ما را دستکاری می کنند.

مانند بسیاری از ویژگی‌های شهری آشکار، تابلوهای تبلیغاتی و تلویزیون شهری در همه جا حضور دارند تا جایی که تقریباً نامرئی می‌شوند. با این حال ما شهرها را به همان اندازه که ساکن هستیم می خوانیم و از آنها عبور می کنیم. شهر خود نوعی زبان بصری است. ما آنقدرها هم که فکر می کنیم از قدرت های آن مصون نیستیم. در فیلم‌های هوایی سینمایی از شهرها، اغلب با نمای خالی آسمان‌خراش‌ها مواجه می‌شویم. اما هرچه به سطح خیابان نزدیک‌تر می‌شویم، هر چه به بخشی از شهر که در آن حرکت می‌کنیم نزدیک‌تر می‌شویم، متوجه می‌شویم که شهرها شورشی از حروف و نمادها هستند.

 

شهر خود نوعی زبان بصری است. تبلیغات همه جا هست این یک کاکافونی تصویری است که ما به آن عادت کرده ایم. ما آنقدرها هم که فکر می کنیم از قدرت های آن مصون نیستیم. این نشان می‌دهد که ما چه کسی هستیم یا می‌خواهیم باشیم، در حالی که ما را تهدید می‌کند. و با این حال، اغلب علیرغم خودش، می تواند ما را به گذشته، محلی و حواس معنا متصل کند. چگونه در یک کاکفونی بصری متمایز شویم اولین هدف از تابلوها برجسته شدن است. جلب توجه رهگذران در گذشته آسانتر بود، زمانی که علائم کمتری وجود داشت. با این حال، رقابت مدتهاست که شدید بوده است. برای به دست آوردن برتری، نبوغ همیشه مورد نیاز بوده است. در خرابه‌های پمپئی و هرکولانیوم، باستان‌شناسان نشانه‌های آشکاری را بر روی ساختمان‌ها یافتند - یک کارخانه لبنیات با حکاکی یک بز، یک سنگ‌تراش با ابزار، یک تاجر شراب توسط دو چهره که یک کوزه آمفورا را می‌کشیدند، احتمالاً پر از شراب.

در ژاپن، تابلوهای مغازه معروف به کانبان اغلب از چوب یا بامبو حک می شد.

آنها هدفی مشابه مشابه رومی خود داشتند: شانه، سبزیجات، شمشیر، و کلاه گیس، در میان اشیاء دیگر، شهروندان را از کالاهای در حال فروش آگاه می کردند. اما گاهی چنان مهارت و توجه تزئینی به آن‌ها ارائه می‌شد - به عنوان مثال، کپور لاکی طلایی که به آبشار می‌پرید و نماینده یک داروساز بود - که تبدیل به آثار هنری شدند. به دلیل کیفیت نفوذی، علائم می توانند به همان اندازه که کنجکاوی را تحریک کنند، تحریک کنند. در رمان «ژورنال سال طاعون» نوشته دنیل دفو، او از یکی از عوارض جانبی شیوع طاعون در لندن در سال 1665 ابراز تاسف می کند. این تجارت به قدری باز شد و به طور کلی رایج شد که نصب علائم و کتیبه‌ها بر درها رایج شد: «اینجا یک فالگیر زندگی می‌کند»، «اینجا یک منجم زندگی می‌کند»، «اینجا می‌توان ولادت خود را محاسبه کرد» و مانند ... خطرات بیش از بهره برداری از زودباوری وجود داشت. شور و شوق در لندن برای آویزان کردن تابلوها منجر به تصادفاتی شد، مانند تصادفی در سال 1718 در خیابان عروس، که چهار نفر بر اثر سقوط تابلویی که بخشی از نما را از ساختمان بیرون کشید، کشته شدند. این منجر به دوره‌هایی شد که چنین علائمی در انگلستان ممنوع شد.

http://parseled.com/%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1/

  • ۰۱/۰۳/۰۷
  • ابراهیم غلامی وند

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی